معرفی کتاب : از نجوای دل تا محضر استاد (1) آن روز دو بار گریستم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمُِ، « فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ» :
پس براى شما به وسيله آن باغهايى از درختان خرما و انگور پديدار كرديم كه در آنها براى شما ميوه‏هاى فراوان است و از آنها مى‏خوريد…..

نمی دانم چه وقت از روز بود که بی اختیار دل از هیاهوی شهر کندم و فارغ از دغدغدههای روز مره زندگی به راه افتادم ،یازدهم محرم الحرام 1435 هـ ق،….

اندکی بعد خود را در گورستان متروکی دیدم که همسایه ی نخلستان بود.

نگاهم را که به اطراف دواندم: به تابلویی افتاد که، گذشت زمان کمرش را خمیده و ،
همچون راکعان می نمود…
و نجوای نیمه شب مردگان رنگ از رخسارش ربوده و،
همچون خاشعان بود..
به سختی روی پای خود ایستاده، و از خوف خدا می لرزید و،..
همچون عابدان بود،…
جای جای بدنش زخم های کهنه داشت و..
گویا عمرش به پایان رسیده بود،…
روی آن نوشته بود: « کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ »

حضرت علی‏عَلَيْهِ‏ ‏السَّلامُ‏:
ضَعْ فَخْرَکَ، وَ احْطُطْ کِبْرَکَ، وَ اذْکُرْ قَبْرَکَ.
و درود خدا بر او فرمود:
فخرفروشى را کنار بگذار، تکبر و خود بزرگ بينى را رها کن، به ياد مرگ باش.
تا زخود بگذر و کَبر از سَر برآر- قبرخود پیوسته در خاطر سپار
نزدیک رفتم و از تابلو سئوال کردم ، از چه پیر و فرتوت شده ای ؟
با صدایی لرزان گفت:
« وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ »
و هر كه را عمر دراز دهيم، او را [از نظر] خلقت فروكاسته [و شكسته‌] گردانيم، آيا نمى‌انديشند؟
اندکی تفکر کردم ؛….. شصت بهار را پشت سرگذاشته بودم ..
جمله ای از: دانشورشهیر مدفون به ارض شام به خاطرم آمد:
خدایا؛
«چگونه زیستن را تو به من بیاموز»، «چگونه مُردن را خود خواهم آموخت»،..
در همین وقت ،قامت بلند چند نخل نگاهم را از خاک سرد گورستان به آن مکان برد و…
باز این سئوال در ذهنم پیچید : که به راستی ؛ نخل ها چگونه می میرند ؟!
نخل هایی که از حیث قد، قامت ، سر، جنثیت و لقاح بی شباهت به ما نیستند،…
از دوست همسفرم آقا سیّد حمیدکه مرا به این گورستان آورده بود، پرسیدم ؛..
آیا می دانید نخل ها شبهاتهای زیادی با ما انسانها دارند ؟! ….ادامه دارد
این کتاب در 1244 صفحه در قطع رقعی توسط انتشارات قاف مشهد الرضا(ع) به قیمت 6000 تومان منتشر شده است، علاقه مندان برای خرید با تلفنهای نمایندگی که در نوار بالای وب سایت آمده است تماس بگیرند.

4 thoughts to “معرفی کتاب : از نجوای دل تا محضر استاد (1) آن روز دو بار گریستم”

  1. سلام

    این جمله دکتر شریعتی در کتاب نیایش درسته؟؟؟ دانشور شهیر مدفون به ارض شام چقدر زیبا گفتید دست مریزاد:

    جمله ای از: دانشورشهیر مدفون به ارض شام به خاطرم آمد:
    خدایا؛
    «چگونه زیستن را تو به من بیاموز»، «چگونه مُردن را خود خواهم آموخت»،..

    1. کتاب – امام موسی صدر – و دیدگاههای او د رباره دکتر شریعتی – نوشته دکتر حسین رزمجو را هم می توانید بخوانید

  2. با سلام.
    بنده از وقتی کتاب آن روز دوبار گریستم را خواندم تغییر و تحول خوبی در مسائل معنوی و مادی واسم به وجود آمد.در کل زندگیم متحول شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عبارت امنیتی: *(پاسخ حاصل جمع زیر را در مربع وارد نمایید.)* Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.